تأول . [ ت َ ءَوْوُ ] (ع مص ) بتأویل کردن . (زوزنی ). تأول کلام ؛ اول کلام است . (منتهی الارب ) (از قطر المحیط). بیان کردن آنچه سخن به او بازگردد. (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تأول
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
تأول . [ ت َ ءَوْوُ ] (ع مص ) بتأویل کردن . (زوزنی ). تأول کلام ؛ اول کلام است . (منتهی الارب ) (از قطر المحیط). بیان کردن آنچه سخن به او بازگردد. (آنندراج ) (ناظم الاطباء).