کلمه جو
صفحه اصلی

تب آوردن

لغت نامه دهخدا

تب آوردن . [ ت َ وَ دَ ] (مص مرکب ) موجب علت تب شدن . گرفتار تب کردن کسی را :
به حلوا گرچه طبعت میل دارد
گرافزون خورده باشی هم تب آرد.

(منسوب به نظامی ).




کلمات دیگر: