اتفاقاً، تصادفی، شانسی، غیرمترقبه، غیرمنتظره
تصادفاً
مترادف و متضاد
لغت نامه دهخدا
تصادفاً. [ ت َ دُ فَن ْ ] (ع ق ) ناگهان . (یادداشت مرحوم دهخدا). بناگاه .
کلمات دیگر:
اتفاقاً، تصادفی، شانسی، غیرمترقبه، غیرمنتظره
تصادفاً. [ ت َ دُ فَن ْ ] (ع ق ) ناگهان . (یادداشت مرحوم دهخدا). بناگاه .