تلخ آب . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان هندمینی است که در بخش بدره ٔ شهرستان ایلام واقع است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
تلخ آب
لغت نامه دهخدا
تلخ آب . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بهمئی سرحدی است که در بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
تلخ آب . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش زرند است که در شهرستان کرمان واقع است و 175 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
تلخ آب . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهر ویران است که در بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع است و480تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
تلخ آب . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان علیشیروان است که در بخش بدره ٔ شهرستان ایلام واقع است و150تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
تلخ آب . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان فراهان علیاست که در بخش فرمهین شهرستان اراک واقع است و 1320 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
تلخ آب . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان هلایجان است که در بخش ایزه ٔ شهرستان اهواز واقع است و 110 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
تلخ آب . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان زنجانرود است که در بخش مرکزی شهرستان زنجان واقع است و 410 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
تلخ آب . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کاکی است که در بخش خورموج شهرستان بوشهر واقع است و140تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
گویش مازنی
نام رمتعی در آمل