کلمه جو
صفحه اصلی

جادونگاه

لغت نامه دهخدا

جادونگاه . [ ن ِ ] (ص مرکب ) کنایه از معشوق . صاحب آنندراج آرد: جادونگاه و جادونفس وجادونظر و جادوصنم و جادوسخن از اسماء معشوق است .



کلمات دیگر: