کلمه جو
صفحه اصلی

جان در خطر انداختن

لغت نامه دهخدا

جان در خطر انداختن . [ دَ خ َ طَ اَ ت َ ] (مص مرکب ) خود را بمهلکه انداختن . جان خود را در معرض تلف نهادن . دست بکار خطرناک زدن :
روزی گفتم کسی چو من جان
از بهر تو در خطر نینداخت .

سعدی .




کلمات دیگر: