کلمه جو
صفحه اصلی

جداگونه

لغت نامه دهخدا

جداگونه . [ ج ُ ن َ / ن ِ ] (ق مرکب ) ظاهراً لهجه ای است در جداگانه . جداگانه . علیحده . تنها : اندر فربه کردن عضوی جدا گونه . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).



کلمات دیگر: