کلمه جو
صفحه اصلی

جوادآباد

لغت نامه دهخدا

جوادآباد. [ ج َ ] (اِخ ) از مزارع عرب آباد سیرجان کهنه است . (مرآت البلدان ج 4 ص 275).


جوادآباد. [ ج َ ] (اِخ )دهی است از دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران دارای 2790 تن سکنه . محصول آن غلات و صیفی . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1) (مرآت البلدان ج 4 ص 275).


جوادآباد. [ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کولیوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد. سکنه 150 تن . آب آن از قنات و محصول عمده اش غلات ، لبنیات ، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


جوادآباد. [ ج َ ] (اِخ )دهی است از دهستان ای تیوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد دارای 120 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول عمده اش غله ، لبنیات ، پشم . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).



کلمات دیگر: