چاربالشت . [ ل ِ ] (اِ مرکب ) مسند سلاطین . (برهان ) (آنندراج ). || دنیا. (برهان ) (آنندراج ). || عناصر اربعه . (برهان ). و رجوع به چاربالش و چهاربالش و چهار بالشت شود.
چاربالشت
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
چاربالشت . [ ل ِ ] (اِ مرکب ) مسند سلاطین . (برهان ) (آنندراج ). || دنیا. (برهان ) (آنندراج ). || عناصر اربعه . (برهان ). و رجوع به چاربالش و چهاربالش و چهار بالشت شود.