کلمه جو
صفحه اصلی

چارملک

لغت نامه دهخدا

چارملک . [ م َ ل َ ] (اِخ ) چهارملک . چهار فرشته ٔ مقرب خدا.جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل :
گاهی براق چارملک را لگام گیر
گاهی به دیو هفت سری بر کند لگام .

خاقانی .




کلمات دیگر: