چپقلو. [ چ ُ پ ُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان که در 26هزارگزی شمال خاور ابهرو 18هزارگزی راه مالرو عمومی واقع شده . کوهستانی و سردسیر است و 150 تن سکنه دارد. آبش از چشمه محصولش غلات ، شغل اهالی زراعت و بافتن قالیچه ، گلیم و جاجیم و راهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
چپقلو
لغت نامه دهخدا
چپقلو. [ چ ُ پ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیشخور بخش رزن شهرستان همدان که در 39هزارگزی جنوب خاوری قصبه ٔ رزن ، کنار شمالی راه اتومبیل رو تجرک به نوبران واقع شده . جلگه ، معتدل و مالاریائی است و 205 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات دیم و آبی و لبنیات ، شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
چپقلو. [ چ ُ پ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خدابنده لو بخش شهرستان سنندج که در 28هزارگزی جنوب خاوری گل تپه و 11هزارگزی خاور شوسه ٔ همدان به بیجار واقع شده . کوهستانی و سردسیر است و 270 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ها و قنات . محصولش غلات ، جزئی انگور و لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مالرو است . تابستان از طریق گنبدان اتومبیل هم میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
کلمات دیگر: