کلمه جو
صفحه اصلی

چهارضد

لغت نامه دهخدا

چهارضد. [ چ َ / چ ِ ض ِدد / ض ِ ] (اِ مرکب ) (مرکب از چهار (عدد) + ضد) و آن عبارت است از: گرمی و سردی ، تری و خشکی . رجوع به چارضد شود.



کلمات دیگر: