کلمه جو
صفحه اصلی

چیره آمدن

لغت نامه دهخدا

چیره آمدن . [ رَ / رِ م َ دَ ] (مص مرکب ) مسلط شدن . استیلا یافتن . فائق آمدن . برتر آمدن :
دو رخ و دو لبت به رنگ و مزه
چیره آمد بر ارغوان و شکر.

عنصری .




کلمات دیگر: