کلمه جو
صفحه اصلی

حافظالجوز

لغت نامه دهخدا

حافظالجوز. [ ف ِ ظُل ْ ج َ ] (ع اِ مرکب ) نوره است جهت آنکه مانع کرم زدن آن است . (فهرست مخزن الادویة).



کلمات دیگر: