حرف در کار کسی کردن . [ ح َ دَ کا رِ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اعتراض کردن . انگشت بر چیزی نهادن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 45).
حرف در کار کسی کردن
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
حرف در کار کسی کردن . [ ح َ دَ کا رِ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اعتراض کردن . انگشت بر چیزی نهادن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 45).