کلمه جو
صفحه اصلی

حصارپائین

لغت نامه دهخدا

حصارپائین . [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر. واقع در چهارهزارگزی جنوب اهر و سه هزارگزی شوسه ٔ اهر به تبریز. ناحیه ای است کوهستانی ، معتدل مالاریایی . دارای 82 تن سکنه میباشد. ترکی زبانند. از اهرچای و چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، حبوبات . اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


حصارپائین . [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رهال بخش خوی شهرستان خوی . واقع در 12500گزی جنوب باختری خوی و هشت هزارگزی باختر شوسه ٔ خوی به سلماس . ناحیه ای است واقع در جلگه ، معتدل مالاریائی . دارای 120 تن سکنه میباشد. ترکی زبانند. از رود قطور مشروب میشود. محصولات آنجا غلات . اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


حصارپائین . [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بزینه رود بخش قیدار شهرستان زنجان . واقع در 45هزارگزی جنوب باختری قیدار و سه هزارگزی راه مالرو عمومی . ناحیه ای است کوهستانی ،سردسیر. دارای 165 تن سکنه میباشد. ترک زبانند. از رودخانه ٔ بزینه رود مشروب میشود. محصولات آنجا غلات . اهالی به کشاورزی ، قالیچه ، گلیم ، جاجیم بافی گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).



کلمات دیگر: