کلمه جو
صفحه اصلی

خاطر آسودن

لغت نامه دهخدا

خاطر آسودن . [ طِ دَ ] (مص مرکب ) راضی کردن و تسکین دادن و ساکن نمودن . (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: