خانم آباد. [ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان دربند بخش مرکز شهرستان کرمانشاهان . واقع در 43 هزارگزی شمال باختری کرمانشاه و کنار شوسه ٔ سنندج . ناحیه ای است واقع در دشت و معتدل دارای 150 تن سکنه که شیعی مذهب و کرد و فارسی زبانند. از رودخانه ٔورمنجه مشروب میشود و محصولاتش غلات ، حبوبات ، چغندرقند و توتون است . اهالی به کشاورزی اشتغال دارند و راه آن مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
خانم آباد
لغت نامه دهخدا
خانم آباد. [ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولدبیگی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان ، واقع در32 هزارگزی خاور نهرآب و 12 هزارگزی روانسر، این ده از چشمه مشروب میشود و محصولاتش غلات و لبنیات و توتون و حبوبات است . اهالی به زراعت و گله داری گذران میکنند و راه آنجا مالرو میباشد. در تابستان از طریق سنجابی می توان اتومبیل به آنجا برد. ساکنین آن از طایفه ٔ ولدبیگی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
خانم آباد. [ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیلوار بخش کامیاران شهرستان سنندج ، واقع در سه هزارگزی جنوب خاوری شوسه ٔ کرمانشاه به سنندج ، ناحیه ای است واقع در دامنه ٔ کوه و سردسیر. دارای 109 تن سکنه که سنی مذهب و کردزبانند، این ده از چشمه سار مشروب میشود. محصولاتش غلات و لبنیات است .اهالی به کشاورزی و گله داری اشتغال دارند و راه آن اتومبیل رو میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).