خانمیر. (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش دهخوارقان شهرستان تبریز. واقع در 3 هزارگزی شمال بخش و 3 هزارگزی شوسه ٔ تبریز به دهخوارقان . ناحیه ای است واقع در جلگه و معتدل و دارای 436 تن سکنه که شیعی مذهب و ترک زبانند. این دهکده ازچشمه سار مشروب میشود و محصولاتش غلات و حبوبات و بادام است . اهالی بزراعت و گله داری اشتغال دارند و راه آن ارابه رو می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
خانمیر
لغت نامه دهخدا
خانمیر. (اِخ ) دهی است از دهستان دره کوه بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد. واقع در 15 هزارگزی خاوری چقلوندی و ششهزار گزی جنوب راه شوسه ٔ خرم آباد به چقلوندی . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر و مالاریایی . دارای 120 تن سکنه که شیعی مذهب و لکی و لری و فارسی زبانند. این ده از چشمه ٔ ده تپه دارتوت مشروب میشود. محصولاتش غلات و صیفی و لبنیات است و اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. از صنایع دستی زنان فرش و سیاه چادر بافی است ، راه مالرو و ساکنین از طایفه ٔ بیرالوند بوده و زمستان به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
کلمات دیگر: