کلمه جو
صفحه اصلی

خردمندخوی

لغت نامه دهخدا

خردمندخوی . [ خ ِ رَم َ ] (ص مرکب ) عاقل . صاحب عقل . صاحب هوش :
که شاهدخدیوا جهان داورا
خردمندخویا خردیاورا.

نظامی .




کلمات دیگر: