کلمه جو
صفحه اصلی

خوشباشی

مترادف و متضاد

۱. شادخواری، نوشخواری
۲. سرمستی، سرخوشی


لغت نامه دهخدا

خوشباشی . [ خوَش ْ / خُش ْ ] (حامص مرکب ) حالت خوش بودن . بی غمی . || کنایه از لاابالیگری :
نیست در بازار عالم خوشدلی ور زآنکه هست
شیوه ٔ رندی و خوشباشی ّ عیاران خوش است .

حافظ.




کلمات دیگر: