کلمه جو
صفحه اصلی

داشکسن

لغت نامه دهخدا

داشکسن . [ ک َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهار اویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه . واقع در 17هزارگزی جنوب خاوری قره آغاج و 45هزارگزی جنوب شوسه ٔ مراغه به میانه . کوهستانی ، معتدل و دارای 56 تن سکنه است . آب آن از چشمه سار، محصول آن غلات و نخود و بزرک ، شغل اهالی آن زراعت و صنایع دستی مردم آن جاجیم بافی و راه آنجا مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


داشکسن . [ ک َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرجی بخش داران فریدن . واقع در بیست هزارگزی شمال باختری داران و یکهزارگزی شوسه ٔ ازنا به اصفهان در دامنه کوه واقع و دارای 540 تن سکنه است . آب آنجا از قنات و رودخانه . محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری ، صنایع دستی آنان جاجیم و قالی بافی و راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


داشکسن . [ ک َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشکین خاوری بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر (خیاو) واقع در 16 هزارگزی جنوب خاوری مشکین شهر و 15 هزارگزی شوسه ٔ مشکین شهر به اردبیل . جلگه ، معتدل ،دارای 242 تن سکنه است . آب آن از چشمه و رود انارچای است . محصول آنجا غلات و حبوبات ، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


داشکسن . [ ک َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان به به چیگ بخش سیه چشمه شهرستان ماکو. واقع در 28هزارگزی خاور سیه چشمه و پانصدگزی شمال شوسه ٔ سیه چشمه به قره ضیاءالدین . جلگه ، معتدل ، سالم و دارای 261 تن سکنه است . آب آن از چشمه ، محصول آنجا غلات ، شغل اهالی آن زراعت و گله داری ، صنایع دستی مردم آن جاجیم بافی و راه آنجا شوسه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


داشکسن . [ ک َ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان شیرامین بخش دهخوارقان شهرستان تبریز. واقع در 15هزارگزی جنوب باختری بخش وهزارگزی شوسه ٔ مراغه به اسکو. جلگه معتدل و دارای 151 تن سکنه است . آب آن از چشمه و محصول آنجا، غلات ، بادام و کنجد. شغل اهالی آن زراعت و گله داری و راه آنجا مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


داشکسن . [ ک َس َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان اوزومدل بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 12هزارگزی باختری ورزقان و 3هزارگزی شوسه ٔ تبریز به اهر. کوهستانی ، معتدل ، دارای 416 تن سکنه است . آب آن از چشمه و رودخانه ٔ اهرچای . محصول آنجا غلات و حبوبات و سیب زمینی و شغل اهالی زراعت و گله داری ، صنایع دستی مردم آن فرش و گلیم بافی و راه آنجا مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


داشکسن . [ ک َ س َ ] (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان میانه . واقع در 7هزارگزی باختر میانه ، در مسیر شوسه ٔ میانه به بستان آباد. کوهستانی ،معتدل دارای 91 تن سکنه است . آب آن از چشمه ، محصول آن غلات و حبوبات . شغل اهالی آن زراعت و گله داری و راه آنجا مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


داشکسن . [ ک َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اسفندآباد بخش قروه شهرستان سنندج واقع در 33هزارگزی خاور قروه و 9هزارگزی شمال دوسرکه ، سر راه شوسه واقع است . کوهستانی ، سردسیر دارای 170 تن سکنه باشد. آب آن از چشمه ، محصول آنجا غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری ، صنایع دستی زنان . قالیچه ، جاجیم ، گلیم بافی و راه مالرو است . تابستان از طریق دوسرکه اتومبیل میتوان برد. مردم آنجا سنگ آسیا تهیه نموده به قراء بخش حومه حمل مینمایند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


داشکسن . [ ک َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قره لر بخش میاندوآب شهرستان مراغه . واقع در 49هزارگزی باختری شوسه ٔ شاهین دژ به میاندوآب . جلگه معتدل مالاریایی دارای 383 تن سکنه است . آب آن از زرینه رود، محصول آن غلات و توتون و حبوبات و کرچک و بادام ، شغل اهالی آن زراعت و گله داری ، صنایع دستی مردم آن جاجیم بافی و راه آنجا مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


داشکسن . [ ک َ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان زنجان ، واقع در 24هزارگزی باختر زنجان و 10هزارگزی راه مالروعمومی . کوهستانی ، سردسیر، دارای 236 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه و قنات ، محصول آنجا غلات و انگور و سیب زمینی و بن شن ، شغل اهالی آن زراعت و کرباسبافی و راه آنجا مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).



کلمات دیگر: