کلمه جو
صفحه اصلی

دان و آب

لغت نامه دهخدا

دان و آب . [ ن ُ ] (ترکیب عطفی ) از اتباع . دانه و آب . چینه و آب .
- دان و آب مرغها را دادن ؛ چینه و آب در دسترس آنان نهادن .



کلمات دیگر: