absorb, assimilate, blot
درآشامیدن
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
درآشامیدن . [ دَ دَ ] (مص مرکب ) آشامیدن . نوشیدن . بلعیدن :
هفت دریا را درآشامد هنوز
کم نگردد سوزش آن خلق سوز.
رجوع به آشامیدن شود.
هفت دریا را درآشامد هنوز
کم نگردد سوزش آن خلق سوز.
مولوی .
رجوع به آشامیدن شود.
کلمات دیگر: