کلمه جو
صفحه اصلی

درآشوردن

لغت نامه دهخدا

درآشوردن . [ دَ دَ ] (مص مرکب ) آشوردن . شورانیدن . بهم زدن . (یادداشت مرحوم دهخدا). زیر و زبر کردن : لَت ّ؛ در آشوردن پست . (از منتهی الارب ). و رجوع به آشوردن شود.



کلمات دیگر: