کلمه جو
صفحه اصلی

درآویزی

لغت نامه دهخدا

درآویزی . [ دَ ] (حامص مرکب ) نزاع . آویزش :
شانه گه گه با سر زلفت درآویزی کند
آری آنجاها کرا باشد دو سر جز شانه را.

امیرحسن دهلوی (از آنندراج ).




کلمات دیگر: