کلمه جو
صفحه اصلی

درپراکندن

لغت نامه دهخدا

درپراکندن . [ دَ پ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پراکندن : دیگر لشکر با پیشروان به خراسان درپراکند.(تاریخ بیهقی چ ادیب ص 422). رجوع به پراکندن شود.



کلمات دیگر: