کلمه جو
صفحه اصلی

دردآمیز

لغت نامه دهخدا

دردآمیز. [ دُ ] (ن مف مرکب ) آمیخته به درد. آمیخته به لای و لرد. کدر. غیرصافی . غیرروشن :
می اول جام صافی خیز باشد
به آخر جام دردآمیز باشد.

نظامی .




کلمات دیگر: