کلمه جو
صفحه اصلی

درطلبی

لغت نامه دهخدا

درطلبی . [ دُ طَ ل َ ] (حامص مرکب ) حالت دُرطلب . جویای در بودن . طالب در بودن :
دُر می طلبید و درنمی یافت
در درطلبی عنان نمی تافت .

نظامی .




کلمات دیگر: