کلمه جو
صفحه اصلی

درون آشوب

لغت نامه دهخدا

درون آشوب .[ دَ ] (نف مرکب ) برهم زننده ٔ جمعیت خاطر. آنچه مایه ٔ نگرانی و افسردگی و اضطراب خاطر شود :
بلائی زین درون آشوب تر نیست
که رنج خاطر است ار هست ور نیست .

سعدی .


|| آنچه مزاج را از اعتدال بگرداند و معده را منقلب سازد و تهوع آرد.


کلمات دیگر: