کلمه جو
صفحه اصلی

دستکرده

لغت نامه دهخدا

دستکرده . [ دَ ک َ دَ ] (اِخ ) نام شهری است که در عراق عجم بوده . (آنندراج ). و رجوع به دسکره شود.


دستکرده . [ دَ ک َ دَ / دِ ] (اِ) دستکره . به معنی قلعه و حصار است که مخفف آن دسکره باشد. (آنندراج ). رجوع به دسکره شود. || مطلق شهر. (از آنندراج ).


دستکرده . [دَ ک َ دَ ] (اِخ ) این نام در تاریخ سیستان آمده است و ظاهر است که نام محلی است : آمدن امیر الت عاری (ظ: الب غازی ) به درق چهاردهم جمادی الاخر چهارصدونود و مقیم شدن اوی ... به دستکرده تا دوازدهم ماه رجب هم بدین سال ... (تاریخ سیستان چ بهار ص 388).



کلمات دیگر: