دشوارزای . [ دُش ْ ] (نف مرکب ) دشوار زاینده . زنی که بزحمت میزاید. عسر الولادة. (ناظم الاطباء). بر زنی که هر بار سختی کشد در وضع حمل اطلاق شود. (شعوری ج 1 ص 454).
دشوارزای
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
دشوارزای . [ دُش ْ ] (نف مرکب ) دشوار زاینده . زنی که بزحمت میزاید. عسر الولادة. (ناظم الاطباء). بر زنی که هر بار سختی کشد در وضع حمل اطلاق شود. (شعوری ج 1 ص 454).