حروفی استرآبادی

حروفی استرابادی

حروفیان

حروفیه

حروفیین

حروق

حروقاء

حروقه

<hr> برابر پارسی : پامال

حروم

<hr> مترادف حرون : توسن، سرکش <hr> متضاد حرون : رام، رهوار

مترادف حرون : توسن، سرکش متضاد حرون : رام، رهوار

حرون

حرونی

حروه

حرک

<hr> مترادف حرکات : ادا ، رفتار، اعمال، ژست <hr> متضاد حرکات : سکنات، اقوال، گفتار

مترادف حرکات : ادا ، رفتار، اعمال، ژست متضاد حرکات : سکنات، اقوال، گفتار

حرکات

حرکات ارادی

حرکات افلاک

حرکات اندولاتوا

حرکات اندولاتوار

حرکات انعکاسی

حرکات بدنی

حرکات بروانی

حرکات ثلاث

حرکات دائمه

حرکات دوریه

حرکات سته

حرکات طبیعیه

حرکات فلکیه

حرکات قسری

حرکات قوافی

حرکات مستقیمه

حرکات معده

حرکات موجی

حرکات نفسانی

حرکات و سکنات

حرکبود

<hr> مترادف حرکت : تحرک، تکان، جنبش ، قیام، نهضت ، رحلت، کوچ ، عزیمت، سیر، گردش، اهتزاز، نوسان، رفتار، عمل، وول <hr> متضاد حرکت : سکون، رفرم، اقامت <hr> برابر پارسی : جنبش، پویش، تکان، جُنبه

مترادف حرکت : تحرک، تکان، جنبش ، قیام، نهضت ، رحلت، کوچ ، عزیمت، سیر، گردش، اهتزاز، نوسان، رفتار، عمل، وول متضاد حرکت : سکون، رفرم، اقامت برابر پارسی : جنبش، پویش، تکان، جُنبه

حرکت

حرکت اختلاجی

حرکت اختیاری

<hr> برابر پارسی : جنبش به خواست

برابر پارسی : جنبش به خواست

حرکت ارادی

حرکت ارتعاشی

حرکت انبساطی

حرکت انعکاسی

حرکت انقباضی

حرکت اهتزازی

حرکت بروانی

حرکت توسطی

حرکت جواله

حرکت حمایلی

لغت نامه دهخدا

واژه های حرف "ح" - لغت نامه دهخدا