صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "پ" - لغت نامه دهخدا
پست قامت
پست قد
پست نشستن
پست پست
پست کردن
پست گردیدن
پست گشتن
پستا
پستادست
پستالوجی
پستان
پستان بند
پستان دار
پستان درد
پستان کردن
پستاندار
پستانک
پستایی
پستایی کردن
پستخانه
پسترم
پستم
پستنک
پسته
پسته ای
پسته ٔ وحشی
پستو
پستچی
پستک
پستگان
پستی
پستی گرفتن
پسر
پسر بکر
پسر خالو
پسر داود
پسر درغوش
پسر رامی
پسر رومی
پسر عباس
پسر عم
پسر فولاد
پسر مهران
پسر نوح
پسر هند
پسر کاکو
پسرانه
پسراک
بیشتر