صفحه اصلی
لغت نامه دهخدا
واژه های حرف "ک" - لغت نامه دهخدا
کلارود
کلارودبار
کلاریجان
کلاریش
کلارینت
کلاریکلا
کلاس
کلاسمان
کلاسنگ
کلاسه
کلاسور
کلاسیک
کلاش
کلاش جامه
کلاش هزار درق
کلاش کن
کلاش گران
کلاشخانه
کلاشه
کلاشک
کلاشکه
کلاشگران
کلاشی
کلاع
کلاعی
کلاغ
کلاغ بخش
کلاغ زاغی
کلاغ زدن
کلاغ زنان
کلاغ نشین
کلاغ پر
کلاغ پیسه
کلاغ گرفتن
کلاغو
کلاغور
کلاغک
کلاغی
کلاف
کلاف کردن
کلافه
کلافه شدن
کلافه کردن
کلافگی
کلافی
کلال
کلالان
کلالت
بیشتر