دانشنامه آزاد فارسی

<hr> مترادف بیش : افزون، بسیار، زیاد، غالب، متجاوز <hr> متضاد بیش : کم

مترادف بیش : افزون، بسیار، زیاد، غالب، متجاوز متضاد بیش : کم

بیش

<hr> مترادف بیضه : تخم، خایه، خصیه

مترادف بیضه : تخم، خایه، خصیه

<hr> برابر پارسی : تخم مرغی

<hr> مترادف بیطار : بیطر، دامپزشک، دستورپزشک <hr> برابر پارسی : دام پزشک

مترادف بیطار : بیطر، دامپزشک، دستورپزشک برابر پارسی : دام پزشک

<hr> مترادف بیع : ابتیاع، خرید، دادوستد، صفعه <hr> متضاد بیع : فروش، شرا <hr> برابر پارسی : خرید، فروش

مترادف بیع : ابتیاع، خرید، دادوستد، صفعه متضاد بیع : فروش، شرا برابر پارسی : خرید، فروش

<hr> مترادف بیعانه : پیش پرداخت، پیش مزد، ربون، سبقانه، مساعده <hr> برابر پارسی : پیش بها، پیش پرداخت

مترادف بیعانه : پیش پرداخت، پیش مزد، ربون، سبقانه، مساعده برابر پارسی : پیش بها، پیش پرداخت

<hr> مترادف بیعت : پیمان، عهد، معاهده، میثاق، پیمان بستن، عهد بستن | دیر، کنشت، کنیه، معبد یهود و نصارا <hr> برابر پارسی : فرمانبرداری، پیمان

مترادف بیعت : پیمان، عهد، معاهده، میثاق، پیمان بستن، عهد بستن | دیر، کنشت، کنیه، معبد یهود و نصارا برابر پارسی : فرمانبرداری، پیمان