دانشنامه آزاد فارسی

<hr> مترادف سماق : سماک، چاشنی ترش مزه گیاهی <hr> برابر پارسی : سماک

مترادف سماق : سماک، چاشنی ترش مزه گیاهی برابر پارسی : سماک

سماق

سماموس

سمان غاده

سمانگ

سماوات سبع

سماواتی محمدجمال

سماوی کریم

سماک اعزل

سماک رامح

سماکی میرفخرالدین محمد

سمایی مروزی محمود بن علی

<hr> مترادف سمبل : رمز، علامت، مظهر، نشانه، نماد <hr> برابر پارسی : نماد

مترادف سمبل : رمز، علامت، مظهر، نشانه، نماد برابر پارسی : نماد

سمبل

سمبن عثمان

<hr> مترادف سمبولیسم : نمادگرایی، نمادپردازی

مترادف سمبولیسم : نمادگرایی، نمادپردازی

سمبولیسم

<hr> مترادف سمت : جانب، جهت، سو، طرف، ناحیه، صورت، فرم، هیئت | شغل، عنوان، مقام، منصب، نشان، علامت، اثر داغ، داغ جا <hr> برابر پارسی : پایه، رده، جاه، سو، سوی، پایگاه، راستا، راسته، رو | ( سِمت ) پایگاه، پایه، جاه، رده

مترادف سمت : جانب، جهت، سو، طرف، ناحیه، صورت، فرم، هیئت | شغل، عنوان، مقام، منصب، نشان، علامت، اثر داغ، داغ جا برابر پارسی : پایه، رده، جاه، سو، سوی، پایگاه، راستا، راسته، رو | ( سِمت ) پایگاه، پایه، جاه، رده

سمت

سمت الراس

سمت القدم

سمت سرور

سمت ـ ارتفاع یاب

سمتکس

سمرقند

سمرقند مسجد جامع

سمرقندی شمس الدین محمد

سمری

سمریه

سمسار محمد احمد

سمسار محمدحسن

سمسار مهدی

سمسارا

سمسکارا

سمط العلی للحضره العلیا

سمع اکلیان

سمعان ستون نشین قدیس

سمعانی عبدالکریم بن محمد

<hr> برابر پارسی : گوشک، گوش افزار

برابر پارسی : گوشک، گوش افزار

سمعک

سمفونی

سمفونی مردگان

سمله

سمنان اتشگاه

سمنان استان

سمنان شهر

سمنان شهرستان

سمنان چشمه علی

سمنانی

سمنانی علاءالدوله احمد

سمناها

سمنجان

سمندر

واژه های حرف "س" - دانشنامه آزاد فارسی