دانشنامه آزاد فارسی

طبریه

طبریه دریاچه

طبس شهر

طبس شهرستان

طبس واقعه

طبسی

<hr> مترادف طبع : چاپ، نشر، خو، سرشت، شیمه، منش، نهاد، ذوق، قریحه، شاعری، تمایل، گرایش، رغبت، میل، استعداد، طبیعت، مزاج، ذائقه، هریک از چهار عنصر اصلی، هریک از چهارخلط اصلی، اخلاط چهارگانه، سلیقه، پسند <hr> برابر پارسی : خوی، گوهر، چاپ، سرشت، منش، نهاد

مترادف طبع : چاپ، نشر، خو، سرشت، شیمه، منش، نهاد، ذوق، قریحه، شاعری، تمایل، گرایش، رغبت، میل، استعداد، طبیعت، مزاج، ذائقه، هریک از چهار عنصر اصلی، هریک از چهارخلط اصلی، اخلاط چهارگانه، سلیقه، پسند برابر پارسی : خوی، گوهر، چاپ، سرشت، منش، نهاد

طبع

طبقات اعلام الشیعه

طبقات الاطباء و الحکماء

طبقات الشعرا

طبقات الصوفیه

طبقات الکبری

طبقات ناصری

<hr> مترادف طبقه : اشکوبه، اشکوب، خن، رده، زمره، صف، کلاس، گونه، رسته، سنخ، صنف، فرقه، گروه، پوسته، چینه، قشر، لایه، مرتبت، مرتبه، پایه، درجه، دستگاه موسیقی <hr> برابر پارسی : لایه، رده، اشکوب، رسته، آشکوب

مترادف طبقه : اشکوبه، اشکوب، خن، رده، زمره، صف، کلاس، گونه، رسته، سنخ، صنف، فرقه، گروه، پوسته، چینه، قشر، لایه، مرتبت، مرتبه، پایه، درجه، دستگاه موسیقی برابر پارسی : لایه، رده، اشکوب، رسته، آشکوب

طبقه

طبقه بندی درختان و گیاهان

طبقه تن اسان

طبقه سوم

طبقه متوسط

طبقه کارگر

<hr> مترادف طبل : دمامه، دهل، کوس، نقاره <hr> برابر پارسی : دهل، کوس، تبیره

مترادف طبل : دمامه، دهل، کوس، نقاره برابر پارسی : دهل، کوس، تبیره

طبل

طبل باس

طبل بزرگ

طبل حلبی

طبل خانه

طبل سخنگو

طبل کاسه ای

طبل کوچک

طبلا

طبیب اجباری

طبیب اصفهانی عبدالباقی

طبیبیان سید حمید

طبیبیان سید محمد

<hr> مترادف طبیعت : آفرینش، اصل، حالت، خاصه، خلق، خلقت، خمیره، خوی، ذات، سرشت، طبع، عادت، غریزه، فطرت، مزاج، منش، نهاد، جهان، عالم، دنیا، روزگار، دهر <hr> برابر پارسی : سرشت، نهاد، خوی، خیم، زیستگاه، کیاناد، نیاد

مترادف طبیعت : آفرینش، اصل، حالت، خاصه، خلق، خلقت، خمیره، خوی، ذات، سرشت، طبع، عادت، غریزه، فطرت، مزاج، منش، نهاد، جهان، عالم، دنیا، روزگار، دهر برابر پارسی : سرشت، نهاد، خوی، خیم، زیستگاه، کیاناد، نیاد

طبیعت

طبیعت بی جان

طبیعت توازن

طبیعت پرستی

<hr> مترادف طبیعت گرایی : ناتورالیسم

مترادف طبیعت گرایی : ناتورالیسم

طبیعت گرایی

<hr> مترادف طبیعیات : علوم طبیعی، فطری، غریزی

مترادف طبیعیات : علوم طبیعی، فطری، غریزی

طبیعیات

<hr> مترادف طحال : اسپرز، سپرز <hr> برابر پارسی : سپُرز، اسبل، سپرز

مترادف طحال : اسپرز، سپرز برابر پارسی : سپُرز، اسبل، سپرز

واژه های حرف "ط" - دانشنامه آزاد فارسی