دانشنامه اسلامی

شخصیت امام کاظم

شخصیت برده

شخصیت حضرت معصومه

شخصیت حقوقی

شخصیت زید بن علی

شخصیت شناسی مردم کوفه

شخصیت علمی سید رضی

شخصیت متکدیان

شخصیت محمد

شخصیت مفسر

شخصیت منافقان

شخصیت های بنی عامر

شخصیت های ستوده شده در قران

شخصیت های قصص قران

شخصیت پیامبر

شخصیت گرایی بنی اسرائیل

شخصیت یزید

شخم زدن

شد الازار فی حط الاوزار عن زوار المزار

شداد

شداد بن اوس

شداد بن اوس انصاری

شدادا

شدت پیری

شدد

شددنا

شدیاق احمد فارس

<hr> مترادف شدید : اکید، بسیار، هنگفت، دشوار، زفت، سخت، قوی، محکم <hr> متضاد شدید : خفیف <hr> برابر پارسی : سخت، تند، دشوار، پرزور، سهمگین

مترادف شدید : اکید، بسیار، هنگفت، دشوار، زفت، سخت، قوی، محکم متضاد شدید : خفیف برابر پارسی : سخت، تند، دشوار، پرزور، سهمگین

شدید

شدید العذاب

شدید العقاب

شدید المحال

شدید بن عبدالرحمن ال نعیم

<hr> مترادف شدیدا : اکیداً، عمیقاً، قویاً <hr> متضاد شدیدا : خفیفاً <hr> برابر پارسی : به سختی، سخت | ( شدیداً ) سخت، به سختی

مترادف شدیدا : اکیداً، عمیقاً، قویاً متضاد شدیدا : خفیفاً برابر پارسی : به سختی، سخت | ( شدیداً ) سخت، به سختی

شدیدا

شدیدترین ایه بر اهل نار

شذا العرف فى فن الصرف

شذا العرف فی فن الصرف

شذرات الذهب فی اخبار من ذهب

شذرات من کتب مفقوده فی التاریخ

شذور العقود فی تاریخ العهود

<hr> مترادف شر : بدی، تباهی، فساد، آشوب، شورش، غائله، فتنه <hr> متضاد شر : خیر <hr> برابر پارسی : بد، بدنهادی، آزاررسانی، بدی

مترادف شر : بدی، تباهی، فساد، آشوب، شورش، غائله، فتنه متضاد شر : خیر برابر پارسی : بد، بدنهادی، آزاررسانی، بدی

شر

شرا

شراء

شرائط اجرای قصاص

شرائط روزه

شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام

<hr> مترادف شراب : باده، خمر، رحیق، سلیل، صهبا، مدام، مسکر، مل، می، نبید، نبیذ <hr> برابر پارسی : می، باده، آب رز، نوشیدنی

مترادف شراب : باده، خمر، رحیق، سلیل، صهبا، مدام، مسکر، مل، می، نبید، نبیذ برابر پارسی : می، باده، آب رز، نوشیدنی

شراب

شراب بهشتی

<hr> مترادف شراب خواری : باده پیمایی، باده گساری، باده نوشی، میخواری، میگساری | باده پیمایی، باده گساری، میخواری، میگساری <hr> برابر پارسی : می خوارگی

مترادف شراب خواری : باده پیمایی، باده گساری، باده نوشی، میخواری، میگساری | باده پیمایی، باده گساری، میخواری، میگساری برابر پارسی : می خوارگی

شراب خواری

واژه های حرف "ش" - دانشنامه اسلامی