دانشنامه اسلامی

صدرالدین علی طبیب اصفهانی

صدرالدین علی نصرابادی اصفهانی

صدرالدین علی گیلانی هندی

صدرالدین عمر خجندی اصفهانی

صدرالدین قونوی

صدرالدین قونوی محمد بن اسحاق

صدرالدین محلاتی شیرازی

صدرجهان محمد بن احمد ال برهان

صدره

صدرک

صدری

صدری افشار غلامحسین

صدریه

صدع

<hr> مترادف صدغ : بناگوش، شقیقه، کلاله، گیجگاه

مترادف صدغ : بناگوش، شقیقه، کلاله، گیجگاه

صدغ

<hr> برابر پارسی : گوش ماهی

صدف

<hr> مترادف صدق : اخلاص، درستگویی، راستگویی، راستی، صداقت <hr> متضاد صدق : دروغ، کذب <hr> برابر پارسی : راستی ودرستی

مترادف صدق : اخلاص، درستگویی، راستگویی، راستی، صداقت متضاد صدق : دروغ، کذب برابر پارسی : راستی ودرستی

صدق

صدق از اوصاف بهشت

صدق الهی

صدق شرطیه متصله

صدق شرطیه منفصله

صدق عکس قضیه

صدق قضیه منحرفه

صدق قیاس

صدق و کذب در علوم تصوری

صدقا

صدقات

صدقات مستحبه

صدقاتهن

صدقاتکم

صدقت

صدقتنا

صدقنا

صدقناهم

<hr> مترادف صدقه : بلاگردان، خیر، خیرات، خیریه، تصدق، زکات <hr> برابر پارسی : دردگردان

مترادف صدقه : بلاگردان، خیر، خیرات، خیریه، تصدق، زکات برابر پارسی : دردگردان

صدقه

صدقه جاریه

صدقه در حال نماز

صدقه در ماه صفر

صدقه واجب

صدقهم

صدقوا

صدقکم

<hr> مترادف صدمه : آزار، آسیب، جراحت، خدشه، زیان، ضرر، گزند، لطمه، مضرت، برخورد، شتم، شوک، عیب، نقص <hr> برابر پارسی : آسیب، آفت، زیان، گزند

مترادف صدمه : آزار، آسیب، جراحت، خدشه، زیان، ضرر، گزند، لطمه، مضرت، برخورد، شتم، شوک، عیب، نقص برابر پارسی : آسیب، آفت، زیان، گزند

صدمه

صدها

صدوا

صدودا

<hr> مترادف صدور : اصدار، فرستادن، سینه ها <hr> متضاد صدور : ادخال، ورود <hr> برابر پارسی : فرستادن، گسیل داشتن، روانه کردن

مترادف صدور : اصدار، فرستادن، سینه ها متضاد صدور : ادخال، ورود برابر پارسی : فرستادن، گسیل داشتن، روانه کردن

صدور

صدور حکم علیه غایب

واژه های حرف "ص" - دانشنامه اسلامی