فرهنگستان زبان و ادب

انتخابات مقدماتی غیرمستقیم

انتخابات مورد اعتراض

انتخابات میان دوره ای

انتخابات پژوه

انتخابات پژوهی

انتخابات یاری

<hr> برابر پارسی : ( آنتروپی ) درگاشت

برابر پارسی : ( آنتروپی ) درگاشت

انتروپی

انتروپی فعال سازی

انتروپی کنانشی

<hr> مترادف انتزاع : تجرید، تجزیه، تفکیک، جداسازی <hr> متضاد انتزاع : تعمیم <hr> برابر پارسی : آهنجش

مترادف انتزاع : تجرید، تجزیه، تفکیک، جداسازی متضاد انتزاع : تعمیم برابر پارسی : آهنجش

انتزاع

انتزاع هندسی

انتزاع گرا

انتزاع گرایی

انتزاع گرایی تغزلی

انتزاع گرایی غنایی

انتزاع گرایی هندسی

<hr> مترادف انتزاعی : تجریدی، مجرد، ذهنی، معنی <hr> متضاد انتزاعی : عینی <hr> برابر پارسی : آهنجیده

مترادف انتزاعی : تجریدی، مجرد، ذهنی، معنی متضاد انتزاعی : عینی برابر پارسی : آهنجیده

انتزاعی

<hr> مترادف انتساب : ارتباط، انتما، پیوند، خویشاوندی، رابطه، علاقه، نسبت، نسبت دهی، وابستگی <hr> برابر پارسی : بستگی، پیوستگی، وابستگی

مترادف انتساب : ارتباط، انتما، پیوند، خویشاوندی، رابطه، علاقه، نسبت، نسبت دهی، وابستگی برابر پارسی : بستگی، پیوستگی، وابستگی

انتساب

<hr> مترادف انتشار : منتشر، نشر، اشاعه، ترویج، شیوع، پراکندن، گستردن، سرایت <hr> برابر پارسی : پراکندگی، پخش کردن، گستردن، افشاندن، پراکنش، پراکَنش، پراکنیدن، چاپ، گسترش

مترادف انتشار : منتشر، نشر، اشاعه، ترویج، شیوع، پراکندن، گستردن، سرایت برابر پارسی : پراکندگی، پخش کردن، گستردن، افشاندن، پراکنش، پراکَنش، پراکنیدن، چاپ، گسترش

انتشار

انتشار ترک

انتشار تمبر یادبود

انتشار رادیویی

انتشار شعله

انتشار فناوری

انتشار مبنا

انتشار محدود

انتظار فرود

انتظار مکالمه

انتظار واشد

انتظار گذر

انتظارگاه ورود

<hr> مترادف انتقال : جابجایی، نقل، سرایت، احاله، واگذاری <hr> برابر پارسی : جابجایی، ترابرد، برگردان، جابجا کردن

مترادف انتقال : جابجایی، نقل، سرایت، احاله، واگذاری برابر پارسی : جابجایی، ترابرد، برگردان، جابجا کردن

واژه های حرف "ا" - فرهنگستان زبان و ادب