فرهنگستان زبان و ادب

سهمیۀ جنسیتی

سهمیۀ پیشایندی

سهیل

<hr> مترادف سو : جانب، جهت، راستا، زی، نزد، کنار، سمت، سون، سوی، صوب، طرف، قبل، گوشه، وجه، پرتو، روشنایی، نور، سود، منفعت، نفع، خیال، گمان، توان بینایی، دید <hr> برابر پارسی : زشتی، بدی، اندوه

مترادف سو : جانب، جهت، راستا، زی، نزد، کنار، سمت، سون، سوی، صوب، طرف، قبل، گوشه، وجه، پرتو، روشنایی، نور، سود، منفعت، نفع، خیال، گمان، توان بینایی، دید برابر پارسی : زشتی، بدی، اندوه

سو

سو دادن

سوء تغذیه

سوء تغذیۀ پروتئین ـ کالری

<hr> برابر پارسی : بدگواری، بدگوارش

برابر پارسی : بدگواری، بدگوارش

سوء هاضمه

سوءاستفاده از حق ویژه

سوءاستفادۀ جنسی

سوءتغذیه مزمن

سوءتغذیۀ درمان زاد

سوءمصرف اوری

سوءمصرف مادۀ استنشاقی

سوءمصرف مواد

سوئزگذر

سواد اطلاعاتی

سواد تغذیه

سواد رایانه

<hr> مترادف سوار : راکب، سواره، شوالیه، فارس، مرکب نشین ، نصب، مونتاژ، تعبیه، مسلط <hr> متضاد سوار : پیاده

مترادف سوار : راکب، سواره، شوالیه، فارس، مرکب نشین ، نصب، مونتاژ، تعبیه، مسلط متضاد سوار : پیاده

سوار

سوار شدن

سوار کردن

سوارش

سوارغذاخوری

سواره رو

سواره رو عبوری

سوارکار

سوارکاری

سوارکاری سه روزه

سوارکمان گیر

سوارکمان گیری

سوارگان

سوارگاه

<hr> مترادف سواری : اتومبیل شخصی، خودرو کوچک، ابر شب هنگام

مترادف سواری : اتومبیل شخصی، خودرو کوچک، ابر شب هنگام

سواری

سوانگاری

سوانگاری اندازه ای

سوانگاری برجذب ریشالی

سوانگاری تبادل یونی

سوانگاری تمایلی

سوانگاری فازمعکوس

سوانگاری لایه نازک

سوانگاری لایه نازک شعاعی

سوانگاری مایعی کارا

سوانگاری ژل تراوشی

سوانگاری ژل صافشی

سوانگاری گاز ـ جامد

سوانگاری گاز ـ مایع

سوانگاری گازی

واژه های حرف "س" - فرهنگستان زبان و ادب