فرهنگستان زبان و ادب

عدسی واگرا

عدسی چارقطبی

عدسی چارقطبی الکتریکی

عدسی کاو

عدسی کاو ـ کوژ

عدسی کوژ

عدسی کوژ ـ کاو

<hr> مترادف عدل : انصاف، داد، عدالت، معدلت، بار، بسته، جوال، لنگه، هاله <hr> متضاد عدل : ستم، ظلم <hr> برابر پارسی : داد، دادگری، دادمندی، داوری، نیم خروار

مترادف عدل : انصاف، داد، عدالت، معدلت، بار، بسته، جوال، لنگه، هاله متضاد عدل : ستم، ظلم برابر پارسی : داد، دادگری، دادمندی، داوری، نیم خروار

عدل

عدم امنیت غذایی

عدم تعهد

عدم قطعیت ارادی

عدم قطعیت ایستا

عدم قطعیت بحرانی

عدم قطعیت تصادفی

عدم قطعیت ساختاری

عدم قطعیت شناختی

عدم قطعیت عمیق

عدم قطعیت پویا

عدم قطعیت کاتوره ای

عدم قطعیت کمی

عدم قطعیت کیفی

عذارا

<hr> مترادف عرشه : بالا، فراز، رو، سقف <hr> برابر پارسی : فراز کشتی

مترادف عرشه : بالا، فراز، رو، سقف برابر پارسی : فراز کشتی

عرشه

عرشک

عرشۀ بالگرد

عرشۀ سوارش

عرشۀ سینه

عرشۀ سینه گاه

عرشۀ ضداب

عرشۀ ضدهوا

عرشۀ پاشنه

عرشۀ پاشنه گاه

عرشۀ پل فرماندهی

عرصه های مناسب تفریحی

عرصه های نامناسب تفریحی

عرصه و اعیان مهمانخانه

عرصه و اعیان هتل

عرصۀ جنگلی

عرصۀ کم اب

<hr> مترادف عرض : آبرو، اعتبار، جاه، حیثیت، شرف، قدر، ناموس، ذات، گوهر، نفس | پهنا، پهنه، بیان، حرف، سخن، گفتار، گفته، شرح، وصف <hr> متضاد عرض : درازا، درازی، طول <hr> برابر پارسی : درازای، پهنا

مترادف عرض : آبرو، اعتبار، جاه، حیثیت، شرف، قدر، ناموس، ذات، گوهر، نفس | پهنا، پهنه، بیان، حرف، سخن، گفتار، گفته، شرح، وصف متضاد عرض : درازا، درازی، طول برابر پارسی : درازای، پهنا

واژه های حرف "ع" - فرهنگستان زبان و ادب