گویش مازنی

اراق

<hr> مترادف ارام : ( آرام ) خاموش، خلوت، دنج، ساکت، آرامش، استراحت، صبر، قرار، ثبات، سکون، بردبار، رزین، صبور، معتدل، ملایم، موقر، بی جنبش، بی حرکت، ساکن، آسوده، راحت، فارغ بال، آهسته، باتانی، یواش، امان، امن، طمانینه ، بی قرار <hr> متضاد ارام : ( آرام ) پرسروصدا، شلوغ

مترادف ارام : ( آرام ) خاموش، خلوت، دنج، ساکت، آرامش، استراحت، صبر، قرار، ثبات، سکون، بردبار، رزین، صبور، معتدل، ملایم، موقر، بی جنبش، بی حرکت، ساکن، آسوده، راحت، فارغ بال، آهسته، باتانی، یواش، امان، امن، طمانینه ، بی قرار متضاد ارام : ( آرام ) پرسروصدا، شلوغ

ارام

ارام گافه

اراکاردن

ارایی

ارب

ارب ارب

ارب ارب هشائن

ارب در کج

ارب شرب

ارب کش

ارب – ارب

ارب – ارب – هشائن

ارب – در کج

ارب – شرب

ارب – کش

اربا

<hr> مترادف ارباب : آقا، خواجه، سرور، صاحب، کارفرما، مخدوم، مولا، فئودال، مالک، ملاک <hr> متضاد ارباب : نوکر <hr> برابر پارسی : سرور، سالار، فرمند

مترادف ارباب : آقا، خواجه، سرور، صاحب، کارفرما، مخدوم، مولا، فئودال، مالک، ملاک متضاد ارباب : نوکر برابر پارسی : سرور، سالار، فرمند

ارباب

ارباب خل

ارباب دیدن

ارباب – خل

ارباب – دیدن

اربه

اربه کله

اربه – کله

اربو

اربی

ارت

ارت بیتتن

ارت – بیتتن

ارت – روز

ارتا

ارتروز

ارته

ارته دشت

ارته – دشت

ارتوت

<hr> مترادف ارج : ارزش، ارز، بها، مقدار، نرخ، اعتبار، پایگاه، پایه، حشمت، شان، قدر، مرتبت، مکانت

مترادف ارج : ارزش، ارز، بها، مقدار، نرخ، اعتبار، پایگاه، پایه، حشمت، شان، قدر، مرتبت، مکانت

ارج

ارجمند

ارجنگ سرا

ارجنگ سره

ارجنگ – سرا

ارجنگ – سره

ارجومی

ارجون

ارجی

<hr> برابر پارسی : ( آرخالق ) تَن پوش، نیم تنه

برابر پارسی : ( آرخالق ) تَن پوش، نیم تنه

ارخالق

ارد

واژه های حرف "ا" - گویش مازنی