گویش مازنی

چر بویین

چر هاکردن

چر هدائن

چر چرو

چر چروک

<hr> مترادف چرا : برای چه، به چه دلیل، به چه علت، ازچه، به چه جهت ، آری، بله | چریدن، علف چری <hr> متضاد چرا : زیرا، برای اینکه، چون، نه، خیر

مترادف چرا : برای چه، به چه دلیل، به چه علت، ازچه، به چه جهت ، آری، بله | چریدن، علف چری متضاد چرا : زیرا، برای اینکه، چون، نه، خیر

چرا

چرا خار

چرا خر

چرا هادائن

چرا هکاردن

چرات

چراحال

چراشک

چراغ دادو

چراغ سوتکه

چراغ لوله

چراغ مجر

چراغ موشی

چراغه حال

چرامج

چراپه

چراگا

<hr> مترادف چرایی : علت، دلیل، سبب، انگیزه

مترادف چرایی : علت، دلیل، سبب، انگیزه

چرایی

چرب هاکان

چرب هاکردن

چرب هکان

<hr> مترادف چرب و چیله : آلوده به روغن، روغنی، چرب وچیلی، کثیف، آلوده <hr> متضاد چرب و چیله : پاک، تمیز

مترادف چرب و چیله : آلوده به روغن، روغنی، چرب وچیلی، کثیف، آلوده متضاد چرب و چیله : پاک، تمیز

چرب و چیله

<hr> مترادف چرت : بیراه، چرند، حرف مفت، مزخرف، مهمل، یاوه، سخن بیهوده | پینکی، بیدار و خواب، خواب سبک، نوم، قنیم خواب، هجوع، چرتک

مترادف چرت : بیراه، چرند، حرف مفت، مزخرف، مهمل، یاوه، سخن بیهوده | پینکی، بیدار و خواب، خواب سبک، نوم، قنیم خواب، هجوع، چرتک

چرت

چرت بزئن

چرت زئن

چرت و پرت بئوتن

چرت چرتی

چرتا

چرته

چرتک

چرتی

چرتی بویین

چرتی دوا

چرتی کنگ

چرتینگ

چرتیک

<hr> مترادف چرخ : آسمان، فلک، گردون، گردونه، چرخه، حلقه، دایره، گرد، دوچرخه، دور، گردش، چرخشت، معصر، چرخاب، چرخ آب، طاق، طاق ایوان، دستگاه پنبه ریسی، دستگاه دوخت، ماشین دوخت، تیرکمان، کمان، حرکت دورانی، چرغ، صقر

مترادف چرخ : آسمان، فلک، گردون، گردونه، چرخه، حلقه، دایره، گرد، دوچرخه، دور، گردش، چرخشت، معصر، چرخاب، چرخ آب، طاق، طاق ایوان، دستگاه پنبه ریسی، دستگاه دوخت، ماشین دوخت، تیرکمان، کمان، حرکت دورانی، چرغ، صقر

واژه های حرف "چ" - گویش مازنی