صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ر" - واژه نامه بختیاریکا
رووا دین شل
رووا گرمسیری
رووت
رووه
رووی رووی
روپوش
روکش اسباب و اساس خانه
روکی
روگه
روی
روی اوردن
روی سوخته
روی شکم خوابیدن
روی هم قرارگرفتن
روی چهار دست و پا
روی کردن برکسی
رویت افتاب بعد از بارش
رویز
رویز زیدن
رویش
رویش دوباره
رویل
روین
روین حرمه
روین رنده
روین من کا
روین کلایه
روین گی کشیده
رویه خاصی را در پیش گرفتن
رویکرد
رویگردانی خداوند
روییدن گیاه
رپ
رپ درار
رپا
رپستن
رپسته
رپشت
رپله زیدن
رپنا
رپنیدن
رچ
رچ رچ
رچا
رچستن
رچسته
رچلک
رچه
بیشتر