صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "ش" - واژه نامه بختیاریکا
شخم زدن
شدرقه
شدن
شدنی
شده
شر
شر به نا
شر به کند
شر بی رضا خدا
شر و قر
شر و پر
شر کشاف
شر کشیدن
شراب
شرانگیز
شراو
شراوه ریز
شراوی
شراک
شراکت
شراکت در ضرر
شراکت در چوپانی و دامداری
شرایط سخت
شرایط ناجور
شرت
شرتلیق
شرته
شرتو بکن
شرجور کم زور
شرح
شرخر
شرره کشیدن
شرستن
شرشر
شرط بستن
شرقشت
شرقنا
شرقنیدن
شرم
شرم داشتن
شرم و سختی چیزی را کشیدن و دیگر مهم نبودن
شرم کردن
شرمبو
شرمسار
شرمنده
شرمنده کردن
شرمندگی
شرمین
بیشتر