صفحه اصلی
واژه نامه بختیاریکا
واژه های حرف "م" - واژه نامه بختیاریکا
محاسبه
محاصره
محاصره کردن
محافظ
محافظ کار
محافظت نکننده
محال است
محاکمه کردن
محتویات قفسه سینه
محجبه
محدوده اطراف ناف
محدوده بین ناف و عضو جنسی انسان
محرم
محرمانه
محروم از محبت و مهر دیگران
محرک
محصل
محصور
محصور کردن
محصور کردن شخص یا حیوانات توسط دسته سگها
محصول
محصول انبوه
محصول گرفتن
محقق
محل اتصال
محل برپایی چادر یا کپرها
محل تربیزه ننهادن
محل دزدی
محل دفن زباله
محل دید
محل دیدار
محل سکونت
محل نگذاشتن
محل نگهداری مرغها
محل نگهداری گوسفندان
محمجو
محمد جعفری
محمد سلیمانی
محمد وند
محمد کاظمی
محمدحاجی
محمدی
محمسی
محوطه
محکم
محکم بستن
محکم بودن
محکم کاری
بیشتر