انگلیسی به انگلیسی

karaoke

<hr> معنی : عیار، قیراط، واحد وزن جواهرات <hr> معانی دیگر : قیراط، واحد وزن جواهرات

معنی : عیار، قیراط، واحد وزن جواهرات معانی دیگر : قیراط، واحد وزن جواهرات

karat

<hr> معنی : کاراته، فن ژاپونی دفاع بدون اسلحه <hr> معانی دیگر : (ژاپنی) کاراته

معنی : کاراته، فن ژاپونی دفاع بدون اسلحه معانی دیگر : (ژاپنی) کاراته

karate

karate sticks

karate stroke

kareem

kareem abdul jabbar

<hr> کرن (نام مردمانی که در جنوب کشورهای میانمار و تایلند زندگی می کنند)، اسم خاص مونث

کرن (نام مردمانی که در جنوب کشورهای میانمار و تایلند زندگی می کنند)، اسم خاص مونث

karen

karim

karim abdul jabar

karim lamrani mohammed

karimov islam

karite butter

kariya

karl

karl adolf von basedow

karl liebknecht

karl marx

karl raimund popper

karl taylor compton

karlovy vary

<hr> معنی : کار، کردار، سرنوشت، مراسمدینی، حاصل کردارانسان <hr> معانی دیگر : (در مذهب بودا و مذهب هندوها) کارما (مجموع اعمال هر شخص در عمرهای مختلف او ـ این مجموع سرنوشت او را در عمر بعدی تعیین می کند)، دردین بودا حاصل کردارانسان

معنی : کار، کردار، سرنوشت، مراسمدینی، حاصل کردارانسان معانی دیگر : (در مذهب بودا و مذهب هندوها) کارما (مجموع اعمال هر شخص در عمرهای مختلف او ـ این مجموع سرنوشت او را در عمر بعدی تعیین می کند)، دردین بودا حاصل کردارانسان

karma

karmic

<hr> ایالت کارناتاکا (در جنوب باختری هندوستان ـ پایتخت: بانگالور ـ 191773 کیلومتر مربع)

ایالت کارناتاکا (در جنوب باختری هندوستان ـ پایتخت: بانگالور ـ 191773 کیلومتر مربع)

karnataka

karnei shomron

karo

karol jozef wojtyla

<hr> kar(r)oo نام فلات خشک در افریقای جنوبی که خاک ان رس است <hr> karroo قطعه زمین صاف مرتفع وخشک افریقا

kar(r)oo نام فلات خشک در افریقای جنوبی که خاک ان رس است karroo قطعه زمین صاف مرتفع وخشک افریقا

karoo

<hr> (افریقای جنوبی) فرش پوستی، پتوی خز، پوستین، پوستین بی استین بومیان افریقا

(افریقای جنوبی) فرش پوستی، پتوی خز، پوستین، پوستین بی استین بومیان افریقا

kaross

karoui hamed

karri

<hr> (زمین شناسی) کارست (ناحیه ای که از سنگ های آهکی پر سوراخ و شکاف های ژرف پوشیده شده است و جوی ها و غارهای زیرزمینی دارد)

(زمین شناسی) کارست (ناحیه ای که از سنگ های آهکی پر سوراخ و شکاف های ژرف پوشیده شده است و جوی ها و غارهای زیرزمینی دارد)

karst

karstic

karstic water

<hr> ارابه، گاری، چهار چرخه (موتوری یا بی موتور)

ارابه، گاری، چهار چرخه (موتوری یا بی موتور)

kart

karyogamic

karyogamy

<hr> رجوع شود به: mitosis، mitosis : تقسیم غیرمستقیم هسته سلول، مرحله تقسیم سلولی

رجوع شود به: mitosis، mitosis : تقسیم غیرمستقیم هسته سلول، مرحله تقسیم سلولی

karyokinesis

karyokinetic

<hr> (زیست شناسی) تنابه ی هسته، شیره ی هسته، ماده اساسی زمینه هسته سلولی

(زیست شناسی) تنابه ی هسته، شیره ی هسته، ماده اساسی زمینه هسته سلولی

karyolymph

karyolysis

karyolytic

<hr> رجوع شود به: nucleoplasm، پرتوپلاسم هسته سلول nucleoplasm

رجوع شود به: nucleoplasm، پرتوپلاسم هسته سلول nucleoplasm

karyoplasm

karyoplasma

karyoplasmatic

karyoplasmic

<hr> (زیست شناسی)، هسته ی یاخته

(زیست شناسی)، هسته ی یاخته

karyosome

<hr> (زیست شناسی)، هسته مون، کاریوتیپ، مجموعه خصوصیات کروموزمی موجودات

(زیست شناسی)، هسته مون، کاریوتیپ، مجموعه خصوصیات کروموزمی موجودات

واژه های حرف "k" - انگلیسی به انگلیسی