انگلیسی به انگلیسی

mazda

mazda motor corporation

<hr> معنی : پیچ و خم، پلکان مارپیچ، هذیان، جای پرپیچ وخم <hr> معانی دیگر : هر چیز گیج کننده، گمراهه، سردرگمی، گیجی، سرگشتگی، پیچ راه، ماز (labybrinth هم می گویند)، سرسام

معنی : پیچ و خم، پلکان مارپیچ، هذیان، جای پرپیچ وخم معانی دیگر : هر چیز گیج کننده، گمراهه، سردرگمی، گیجی، سرگشتگی، پیچ راه، ماز (labybrinth هم می گویند)، سرسام

maze

mazel

mazen

mazor

<hr> معنی : رقص نشاط انگیز سه ضربی لهستانی <hr> معانی دیگر : رقص نشاطانگیز سه ضربی لهستانی

معنی : رقص نشاط انگیز سه ضربی لهستانی معانی دیگر : رقص نشاطانگیز سه ضربی لهستانی

mazurka

mazuz

<hr> معنی : گیج، مرکب <hr> معانی دیگر : مانند پیچ راه یا لابیرنت، پیچراه وار، مازمانند، گمراهه مانند، پر پیچ و خم، سردرگم

معنی : گیج، مرکب معانی دیگر : مانند پیچ راه یا لابیرنت، پیچراه وار، مازمانند، گمراهه مانند، پر پیچ و خم، سردرگم

mazy

mbabane

mbalax

mbaqanga

mbasogo obiang nguema

mbilini dlamini prince jameson

mbira

mbna

mbps

mbyte

<hr> مخفف: (millicycle(s، (انجیل) مکابیان

مخفف: (millicycle(s، (انجیل) مکابیان

mc hammer

mca standard

mcafee company

mcaleese

<hr> (امریکا) مخفف: medical college admission test (کنکور طب)

(امریکا) مخفف: medical college admission test (کنکور طب)

mcat

mcbeal

mcburney

mccain

mccall

<hr> (امریکا) مک کارتی بازی (متهم کردن مخالفان به کمونیست بودن یا خرابکاری یا خیانت)

(امریکا) مک کارتی بازی (متهم کردن مخالفان به کمونیست بودن یا خرابکاری یا خیانت)

mccarthyism

mccartney

mccleod

<hr> (خودمانی - معمولا با: the real) واقعی، اصیل

(خودمانی - معمولا با: the real) واقعی، اصیل

mccoy

<hr> کارسون مکالرز (نویسنده ی امریکایی)

کارسون مکالرز (نویسنده ی امریکایی)

واژه های حرف "m" - انگلیسی به انگلیسی